ما سلول انفرادی نداریم

 

مهدی خزعلی: مدتی پس از آزادی، برای باز پس گرفتن وسایل شخصی ام، مسئولین پرونده در باشگاهی متعلق به وزارت با من قرار گذاشتند، از آن همه وسایل و مدارک که برده بودند، یک دفترچه یادداشت جیبی و چند قطعه عکس آلبوم خصوصی را عودت دادند! آن روز به همراه خود روزنامه ای برده بودم که رئیس زندانها گفته بود، ما سلول انفرادی نداریم! تیتر خبر را به آقای مدیرکل و معاونش نشان دادم و پرسیدم: " می شود بفرمایید من کجا بودم؟" و کارشناس پرونده به شوخی گفت:" شما انفرادی نبودی ...!" و من گفتم: " بله، من انفرادی نبودم، خدا با من بود" شکنجه جسمی سخت است، از آن سخت تر شکنجه روحی است، که سلول انفرادی نوعی از آن است، اما سخت تر از همه تحمل این دروغ گویی و دریدگی است، چه ضرورت دارد؟! حداقل سکوت کنید، این قدر بی پروا دروغ نگویید، من همین یک خبر را که ببینم، به همه حرف های شما شک می کنم، ماجرای کهریزک، ماجرای ندا و شوی محاکمات، که بجای کیفرخواست و دفاع از اتهامات، آقایان مشغول سخنرانی پیش از دستور و تحلیل سیاسی بودند،انگار که کنگره حزبی است! 16/7/88 - مهدی خزعلی